logo

گستره خودم را متر کردم کوتاه بودم

مهدی رزاقی طالقانی

پیش نویس:

من پیش از این که این متن را بنویسم، نمی دانستم که دوست دارم مثل قطره بارانی عاقل باشم، قطره بارانی که دوست دارد از برگ گلی زیبا تا عمق خاکی حاصلخیز را سیاحت کند. و در نهایت به گستره دریایی برسد که در آن نامیرا باشد.

متن:

هر کسی برای ارزیابی خودش متر و معیار خاصی دارد. یکی نگاه می‌کند به حساب بانکی و‌املاک و مستغلاتش. و یکی به آدم‌هایی که دارد؛ به خدم و حشم و خانواده و فرزند و همسر. یکی به خدایی که دارد خودش را می‌سنجد و یکی به مهارت و توانایی‌هایش. و یکی دیگر به قدرت و اعتبار و آبرویش.
من چه؟ من چگونه خودم را ارزیابی می‌کنم.
پیش از پاسخ به این سؤال باید از خودم بپرسم که تو کجایی و چگونه‌ای؟ جوابی ندارم. چرا که من گمشده‌ای در گستره بی انتهای هستی‌ام که نمی‌داند کیفیت وجودی‌اش چگونه است.
برای این نمی‌دانم اما متر و معیاری دارم.

گستره

من با مفهوم «گستره» خودم را ارزیابی می‌کنم. ابعاد گستره من یعنی ابعاد گستره اندیشه و خیال من گاهی بسیار محدود و گاهی وسیع می‌شود.
وقتی خشمگین می‌شوم، وقتی خوابم می‌آید، وقتی بیمار می‌شوم، وقتی گرسنه‌ام و وقتی در رنج مادی و غریزی‌ام گستره وجودی‌ام بسیار محدود می‌شود. و‌ فقط در لحظات خاص و کوتاهی که از غریزه رها می‌شوم. گستره وجودی‌ام وسعت می‌یابد و می‌توانم پرواز کنم، خلق کنم، کشف کنم و آنچه نمی‌بینم را فهم کنم.

عکاس: فائزه بختی
faezeh_bakhti@

دلم می‌خواهد

دلم می‌خواهد دائما با کسی درباره یک موضوع جدی بحث کنم، بشنوم بفهمم، دلم میخواهد بعد از فهم هر موضوع جدی آن را بنویسم، دلم میخواهد یاد بگیرم، یاد بدهم، مشورت کنم، مشورت بدهم و … تا گستره وجودی‌ام از تن و جسم و زمان و‌مکانی که در آنم فراتر رود.
این امکان را زندگی امروز به قدر کفایت به من نمی‌دهد. می‌دانم که دائما در حال ارزیابی خودم هستم و اغلب از چگونه بودنم ناراضی‌ام.
محدود بودن و حقیر بودن و راضی بودن و امیدوار بودن، مانع وسعت یافتن است.
کسی که قصد دارد گستره وجودی‌اش وسعت یابد، باید بخواند و تلاش کند که بداند و در نهایت با اینها راهی باز کند که در آن جریان یابد و به جاودانگی برسد
مثل قطره بارانی عاقل که دوست دارد از برگ گلی زیبا تا عمق خاکی حاصلخیز را سیاحت کند و در نهایت به دریایی برسد که در آن نامیرا باشد
و من هنوز قطره بارانی‌ام که چکیده اما نهایتا به لمس برگ گلی راضی است

«نه چندان حقیر اما محدود و راضی»
این ارزیابی من است از من.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *