logo

برای او که فقط حرکت کرد

مهدی رزاقی طالقانی

من از وقتی به دنیا آمده‌ام، هیچ هدفی نداشتم، الا اینکه ادامه پیدا کنم.
تا روز اول مدرسه هم همه چیز خوب بود، چرا که پدر و مادرم هم اصلاً تربیتم نمی‌کردند و برای ادامه داشتن آزاد بودم، سختی کار و جنگ از آن روز اول دبستان آغاز شد که گفتند «باید درس بخوانم، تا کسی بشوم.»
اما من چنین قصدی نداشتم و درس‌خوان هم نشدم، حتی کلاس اول هم که همه معدلشان بیست بود من معلم هفده شد.
راهنمایی و بعداً دبیرستان هم همین بود، همه می‌خواستند من به جایی برسم و برایشان کسی بشوم، اما من تعمداً نه به جایی رسیدم و‌ نه کسی شدم.
دروغ چرا، یک بار از توهین اطرافیانم که من را کودن می‌دانستند ناراحت شدم و برای کنکور خواندم و دانشگاه سراسری قبول شدم، اما بلافاصله یادم آمد که نمی‌خواهم کسی بشوم و به جایی برسم و راه دیگری رفتم.
کارشناسی و ارشد هم با معدل سیزده چهارده گذشت و من ‌کسی نشدم.
بعد از سربازی که خاصیتش اصلاً این است که در آنجا کسی نیستی، به انتخاب شغل رسیدم و باز سراغ ایدۀ کسی نشدن رفتم و کسی نشدم و هنوز هم نه خودم نه هیچ‌کسی نمی‌داند چه‌کاره‌ام.
امروز بعد از سه دهه و خرده‌ای عمر در سال روز تولدم از خودم پرسیدم «تو چه کسی هستی؟»

تو که می‌خواهی حرکت کنی، چه کسی هستی؟

سخت بود بعد از عمری بی‌نامی، روی خودم یک نام بگذارم.
من آقای میم ر طالقانی‌ام.
به‌علت سال‌ها مراقبت از خودم تقریباً همان آدم روز قبل از رفتن به مدرسه‌ام؛ آدمی که ادامه داشته است.
اتفاقات خاص زیادی رخ داد، اما هیچ‌کدامشان در خاطرم نمانده که پیچیده فکر کنم و زندگی را سخت کنم.
معلم بد داشتم، روز بد داشتم، محرومیت داشتم، محکومیت داشتم، اشتباه داشتم، تیغ بی‌عدالتی و بی‌اخلاقی بر روزگارم زخم زد، اما همۀ آن‌ها را همان روز، روی زمین گذاشتم و با خودم هیچ خاطره و عقده و آرزو و حسرتی را حمل نکردم و به امروز نیاوردم.
برای فردا هم نه آرزویی و نه امیدی و نه برنامه‌ای و هیچ‌چیزی ندارم، در کوله‌ام هیچ نیست.
من آقای میم ر طالقانی‌ام.
کسی که صرفاً آمده و صرفاً می‌رود.
اگر تمام عمری را که گذرانده‌ام بخواهم در یک فعل خلاصه کنم این است: «حرکت»
در سال جدید عمر و حتی در آغوش مرگ باز هم حرکت می‌کنم و ادامه پیدا می‌کنم …
مثل تمام آنچه سال‌ها نوشته‌ام؛ بی‌هدف و آرام.
میلادم ازاین‌رو، لااقل برای خودم مبارک است که مثل تابلوی کیلومترشمار کنار اتوبان به یادم می‌آورد که چه تعداد سال آمده‌ام، برایم یادبود حرکت است.

پانویس: به مناسبت سالروز تولد آقای میم در سال ۱۴۰۱


برای او که فقط حرکت کرد

نویسنده: مهدی رزاقی طالقانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *