logo

پس از نیکا …

مهدی رزاقی طالقانی
تاریخ آزادی

روایت آزادی‌خواهی در تیرگی سرد یک یخچال مرگ‌آور تلخ بود. اما چاره‌ای نیست، احساسات نباید مسیر ‌تحلیل را ببندد.
تاریخ آزادی به صراحت می‌گوید که سرنوشت نیکا، سرنوشت انسان آزادیخواه در سرتاسر تاریخ است. سرنوشتی تلخ و‌ تکراری و سرنوشتی تلخ و قابل پیش‌بینی.
تاریخ تلاش‌های رهابخش انسان می‌گوید که آزادی گران است. آزادی برای هر جامعه‌ای گران است و برای  جامعه‌ای که آزادی‌اش را ارزان فروخته، گرانتر هم هست

جامعه ایران یک‌بار پس از انقلاب مشروطه و یک‌بار پس از انقلاب سال ۵۷ آزادی‌اش را ارزان فروخت و‌ حالا بدیهی است که باید برای حداقل‌های زیست طبیعی‌اش، هزینه‌ای به قیمت جان و تن و صورت لگدکوب شده فرزندانش را بپردازد.

از یک مرگ چه باید آموخت

سرنوشت نیکا، فارغ از این سندها هم تکان دهنده و تلخ و دردآور بود و حالا کمی این درد، تصویر دارد. مهم نیست سند منتشر شده از آخرین لحظات زندگی نیکا صحیح باشد یا نه
او با تمام جسارت و فهمی که از شرایط داشت، تنها هزینه و قربانیِ آزادی‌خواهی جامعه ایران نبوده و نیست. بازخوانی روایت لحظات تلخ آخر نیکا و آن مقاومت ستایش برانگیز، تنها یک نکته را بیش از پیش گوشزد می‌کند که برای همین دستآورد کوچک اینروزها، هزینه‌ای سنگینی پرداخت شده است که قیمت بردار نیست. نباید آن را ارزان از دست داد.
روایت لحظات سخت و‌ نفسگیری که نیکا در یخچال و مسیر انتقال تجربه کرد، با همه تلخی‌هایش، فرصت بازاندیشی مسیر طی شده است. فرصت یک مکث است. نیکا در روایتی که سند تازه فاش می‌کند برای بیان صریح و جسورانه‌ مخالفتش، دستگیر شد
وقتی چنین هزینه‌ای برای آزادی بیان پرداخت می‌شود، تقلیل دادن آزادیخواهی به آزادی پوشش، کمی ساده‌انگارانه و ابلهانه است که نباید آن را تکرار کرد
اگرچه پوشش حق حداقلی و پایه آزادی‌های دیگر است، اما آزادی حقیقی، آزادی فریاد است، همان کاریکه نیکا در این روایت (حتی اگر بخشی از حقیقت باشد) از لحظه دستگیری تا لحظه مرگ انجام داد
آزادی علاوه بر آنکه گران است، وسیع هم هست، وسعت آزادی را باید در نظر گرفت، نوعی فرهیختگی می‌خواهد که در هنگامه تلاش برای آزادی پوشش به دنبال آزادی اقلیت‌ها، آزادی مذهبی، آزادی قومیتی، آزادی بیان و آزادی انتخابات و‌ دموکراسی به گروگان گرفته شده آزادی انتخاب و انتقاد بود

پایان‌ها

خلاصه کلام که امروز جامعه ایران نیازمند تلاش و‌پرداخت هزینه برای آزادی در حوزه‌های مختلف است. جامعه‌ای وسعت آزادی را نشناسد، همان آزادی موضعی را هم از دست می‌دهد
فرصت خوانش روایت تلخ مرگ نیکا، فرصت تأمل در خیلی از وجوه آزادیخواهی  در ایران است.

برخورد صرف احساسی، مواجهه جنسیتی و مردستیزانه، فراموشی وقایع اینروزها و هراس افکنی از این روایت، از جمله اشتباهاتی است که غیرسازنده می‌نماید و در روند آزادیخواهی ملتی که تاریخ نمی‌خواند و اهل کسب تجربه از تاریخ نیست، ایجاد بن بست می‌کند.
نوشتن تحلیلی عاقلانه و آسیب‌شناسانه کار سختی بود، اما چاره‌ای نبود، باید برای فردا معقول‌تر بود و از خشم و عزا عبور کرد
هیچ پایانی جان مهسا امینی و نیکا شاکرمی را باز نمی‌گرداند و هیچ دستآوردی ارزش هزینه‌ای چون جان انسان را ندارد،
چه می‌شود کرد؟ برای نیکا تمام درگذشتگان مسیر آزادی هیچ نتیجه‌ای‌ جای زندگی را نخواهد گرفت و‌کاری از هیچ کس برای آنها ‌ساخته نیست و این یک پایان محتوم است
شاید و شاید طی درست و عاقلانه و کم خشونت مسیر آزادیخواهی و‌ رسیدن آزادی نسبی در فرداها، فقط کمی از درد این مرگ‌های باشکوه بکاهد.

پ.ن

تقدیم به نیکا شاکرمی و تلاش‌ها و فریادهایش

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *