logo

معرفی کتاب مرزهای ناپیدا

مهدی رزاقی طالقانی

به گمانم “مرز پر گهر” در شعر ای ایرانِ حسین گل گلاب، مرز مهران و جلفا و آستارا و ماکو و بوشهر نیست؛ بلکه این مرز فراتر از این شهرهاست. این مرز، سر حدِ شهرهایی است که فرهنگ ایرانی به آنجا پای نهاده است. جایی است که انسانِ ایرانی صاحب فرهنگ خودآگاه یا ناخودآگاه فرهنگ غنی ایران زمین را با خود به آنجا وارد کرده است. این ایرانی می تواند صاحب یک کبابی باشد. یا یک استاد که کرسی زبان فارسی را در یک دانشگاه، به راه انداخته است. یا یک معمار صاحب ذوق که با اِسلیمی های معماری اصیل ایرانی روی گچبری های خانه اش دلبری کرده است.
این گمان را از کتاب “مرزهای ناپیدا”ی محمدعلی اسلامی ندوشن یافته‌ام

مرزهای ناپیدا

استاد ندوشن این کتاب را که مشتمل بر ١٩ مقاله است، در طی ۴۰ سال نگاشت
چهل سال عمر درازی است که او روی شناخت ایران گذاشت. شناختی که از گذشته تا به امروز می آید و برای فردا پیشنهاداتی دارد.
او در این کتاب به مخاطب خود می آموزد که برای فردای ایران، ساکنان این کهنه خاک باید از گذشته چه ها را در کوله خود بگذارند و حفظ کنند و چه خواست ها و اخلاقیات و نگرش هایی را باید رها کنند.
او به مخاطب خود می گوید که ایرانی در بطن یک دنیای پر شتاب و پر تب و تاب در میان دو فرهنگ سنتی و صنعتی باید چه راهی را در پیش گیرد، به چه جنبه های مثبت فرهنگی باید پای بند بماند و چگونه به علم و اقتصای جهان امروز وفاداری آگاهانه داشته باشد
کتاب “مرزهای ناپیدا” خواندنی است چرا که در میانه زمانه ای که خود بدبخت پنداری و بی هیچ بودنمان ما را مأیوس کرده به ما یک اکسیر خود باوری و ایرانشناسی و وطن دوستی می دهد. آن هم نه خودباوری از جنس موشک پراکنی و رجز خوانی قرون وسطایی، بلکه خودباوری فرهنگی و مبتنی بر ادب و احترام به قواعد زیستن در دنیای امروز.

بخشی از کتاب

نویسنده کتاب برای فردای ایرانِ تاریخی می نویسد:
“هر قوم کهنسالی – که ایرانی یکی از آنهاست – از آنجا که مداومت تمدنی خود را نگاه داشته، رمزی در کارش است، و این، یک جوهره حیاتی است … می‌توانم آن را «قره نگهبان» یک قوم بخوانم؛ و آن مجموع استعدادها و چاره‌گری‌هایی است که حیات ملی ملتی را از فرو افتادن باز می‌دارد. … با همه دوگانگی فرهنگ ایران که مانند کرۀ ماه است، یک نیمرخ روشن دارد و یک نیمرخ تاریک، و با قبول این اصل که والاترین اندیشه‌های بشری در آن جای دارد و خرافی‌ترین نیز، باز هم مهمترین عاملی که به مردمش خوشبختی و بهجت و اندوه و مصیبت هر دو ارزانی داشته، فرهنگش بوده. و امروز نیز باید با آن بسیار با احتیاط روبرو شد، که راه گشا باشد، نه راه‌بند.
در میانه های و هوی کتابهای اوقات فراغتی، کتاب “مرزهای ناپیدا” حرفی دارد که هم خواندنی و هم آموختنی ست
این فرصت را از دست ندهید


معرفی کتاب مرزهای ناپیدا

نویسنده: مهدی رزاقی طالقانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *