نه!
گربه پاره کرده …
تصویر:
مهدی رزاقی طالقانی
مهمترین هدف در ارتقای فرهنگ زیست محیطی افراد جامعه ایجاد شناخت در مورد اهمیت تعامل انسان با محیط زیست و تاثیر عملکرد وی به صورت منفی یا مثبت بر محیط است. نقش انسان ها و فرهنگشان بر محیط زیست اثر غیر قابل انکاری دارد به طوریکه فرهنگ و محیط زیست دو مسئله در هم تنیده هستند و نمی توان آنها را از هم جدا کرد. فرهنگ عامل مهمی در توسعه یا نابودی منابع طبیعی و زیستی دارد. بنابراین تغییر نگرش و رفتار جامعه در رابطه با ارزش و اهمیت محیط زیست برای ادامه حیات بشری امری ضروری است. این پدیدهی اکتسابی است که انتقالپذیر، پویا و آموختنی بوده و از زمان دور در حال تغییر و تبدیل و ارزیابی میشود. شهر پدیدهای تاریخی است که مدام در حال تغییر بوده و این تغییرات مربوط درک و فهم، خرد و تخصص شهروند است.
جامعهای که ارزش محیط زیست را نشناسد، به آن علاقه نخواهد داشت و برای حفظ آن تلاش نخواهد کرد. میلیونها انسان در شهرها زندگی میکند که برایشان ادب و شیوه شهرنشینی تفهیم نشده و از الزامات محیط زیست شهری و وابستگی آن با فرهنگ شهرنشینی آگاهی کافی ندارند. شهر سبز و پاک آرزوی همه شهروندان است. شهر سبز تحفهی گرانبهای ما است که به نسل آیندهی خود تقدیم میکنیم، تا بقای آنها حفظ و رفاه شان تضمین شود. یک بخش دیگر از نبود رعایت فرهنگ شهرنشینی، نداشتن تجربهی زندگی شهری است. افرادی که از روستاها وارد شهر میشوند از روی نداشتن آگاهی، فرهنگ شهرنشینی و قواعد اخلاقی اصول شهری را رعایت نمیکنند.
پرسشی که در اینجا مطرح میشود، این است که آیا فرهنگسازی مهمتر است یا قانونگذاری؟