logo

برای کارهای بدی که کردم

امروز یادم آمد که تمام حقیقتی که در زندگی کشف کردم پشت آنچیزی بود که مدام در ذهنم می‌خواندند بد است، نکن، زشته در شأن تو نیست

adrian whear

در ستایش نتوانستن

نتوانستن‌ها واقعیت زندگی آقای میم بود و هست.
و او طبیعتا توانست همین باشد که هست.
لطفا آقای میم را همین گونه که هست بپذیرید

رنج و پیروزی همزمان در قله

این شب نگار است

بس است، بیشتر از این احساسات و افکاری است که نباید بنویسم‌شان تا بمیرند

جان، جون یا هر چی

تو امشب از من پرسیدی چرا باید کار درست را انجام‌ داد؟ یک لحظه به ذهنم خطور کرد که بگویم برای خدا !!!
به خودم سریع گفتم خفه شو و چیزی نگفتم

گوش کن خب

دوست دارم گوش کنی خب

تو من را می‌شناسی و‌ می‌دانی که خیلی چسان فسانی نیستم و علیرغم همه رنج‌هایی که اینروزها می‌کشم عاشق زندگی کردن و ادامه دادن و حتی پیر شدنم.

تکثیر یا قضاوت

از گذر این نمایش معنادار من در کالبدهای دیگر، فرصتی برای دوست داشتن، بخشیدن و گذر از تفاوتها ایجاد خواهد شد که جهان را کمی زیباتر می‌کند