logo

برای او که فقط حرکت کرد

امروز بعد از سه دهه و خورده‌ای عمر در سالروز تولدم از خودم پرسیدم تو چه کسی هستی؟

مکث - note - culture

مکث در میل و گریز

سکوت را می‌شود سخن کرد و فهمید اما مکث، کلمه نمی‌شود و جنایت مکث آنجاست که انسان را معلق می‌کند، بلاتکلیف و عذاب آور

اولین روزهای واقعیت

اگر رنج یک پله برای رشد آدمی باشد خرافه، تخریب گذشته، انتقام و انزوا تکه‌های پازل سقوط انسان در فرایند رنج هستند که اینروزها مدام در ذهنم می‌آیند و می‌روند و سالها بعد مشخص خواهد شد که حاصل ضرب این احساسات دَرهَم، یک خشمگینِ کینه توز بی رحم است یا یک انسان مهرورز و صبور و مستحکم

واژه‌گون شانه

دو نفر آمدند و زیر کتف‌هایم را گرفتند / مرا می‌بردند اما پاهایم روی هوا بر میگشت / مرا رساندند

Esfarayen

سفرنامه اسفراین

به هر حال بی صاحب بودن شهر یعنی در کوچه پس کوچه اسفراین و روستاهای اطراف آن بوی تریاک و شیره بیاید و مصرف مواد مخدر به حدی بالا باشد که این کار ضد ارزش محسوب نشود

من، پس از شهریور ۱۴۰۱

من سالها خیلی بی دلیل و مضحک و ناخواسته ریشه زدم روی خاکهایی که نه آنها را می‌شناختم و نه به آنها باور داشتم

غر نگار روزانه

غر نگار یک قالب ادبی خواهد شد. هر چه قدر آدمی اقتصادی‌تر شود

سفر به جاسب

جاسب در مسیر قم _اصفهان و در حوالی دلیجان واقع شده، منطقه ای نیمه کوهستانی که شامل هفت روستای قشنگ با اسم های قشنگ تر است

عادی

همه چیز عادی است

نگاه کن به کجا رفت این شوریِ قلم؟ می خواستم از عادی سازی خودم بنویسم؛ ترشیِ مصایٔبِ بیست ساله گذاشتم.

ما نیازمندان عباس شعبده‌باز

کاش آن بالای حاکمیت یک عباس داشتیم که از یک جعبه چند گیتار بیرون می کشید و برای بتیم خانه ایران می نواخت و ما همه می رقصیدیم