logo

مکث در میل و گریز

مهدی رزاقی طالقانی

اخطار:

من خودم مکث این نوشته را دوست ندارم

۱- تفاوت

وقتی این نوشته را شروع می‌کنم احساسم این است که دقیقا نمی‌دانم تفاوت میان مکث و سکوت چیست الا اینکه سکوت طولانی‌تر از مکث است
و‌ شاید به همین خاطر است که مکث قدری هراسناک‌تر است و سکوت قدری ملایم‌تر طور

۲-ترس

حالا در همین جای نوشته به یادم می‌آورم که من از مکث موتور جستجوگر در هنگام بارگزاری نتیجه کنکور، از مکث معشوقه‌ام بعد از الصاق اولین بوسه و مکث فرمانده بعد از ارائه برگه درخواست مرخصی ترسیدم
اما از سکوت‌ها نه

۳-فهم

نوشته فوق من را به این نتیجه رسانده است که
سکوت را می‌شود سخن کرد و فهمید اما مکث، کلمه نمی‌شود و جنایت مکث آنجاست که انسان را معلق می‌کند، بلاتکلیف و عذاب آور

۴-نشانه

این نوشته باعث شده که در همین‌جا عاقل شوم و به ذهنم تلنگر بزنم که از فردا باید آماده باشم، آماده‌ی یک واکنش سریع و معقول و‌ آرام به محرکهای محیطی یا نه نامعقول و ابلهانه
به خواهش‌های طبیعت و به انتظارات آدم‌ها باشم،
فرقی هم نمی‌کند بزنم زیر گوش کسی وقتی زیادی زر زد یا نه مثلا پول برق را سر موعد بدهم
فقط چه با سکوت چه با سخن، چه با عمل چه با امتناع با هر چه می‌شود کاری کنم که از آن سخنی نشانه‌ای دربیاید و هیچ کس و هیچ تصمیمی را معطل خودم نکنم

۵-مکث

مکث دارم اما چرا هنوز
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
همین الان هم دارم لبخند کج و پیروزمندانه‌ای برای همین مکث می‌زنم‌

۶-کاربرد مکث

اوه نه تا نوشته تمام نشده باید کمی خودم را جمع و‌جور کنم به یاد بیاورم که چقدر با مکث آدم‌ها را جان به لب کردم و رنجانده‌ام
همین آقای میم ر طالقانی سالهاست انتظار دارد که من متن سکوتش را کتاب کنم و من همواره با مکث او را معلق نگاه داشته‌ام و ترسانده‌ام و از نیازش لذت برده‌ام

۷- و باز مکث

مکث دارم باز


در میل و گریز از مکث

نویسنده: مهدی رزاقی طالقانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *